تنها او می‌داند 

(آن‌چه گذشت: قسمت‌های ۱ | ۲ | ۳ | ۴)

  • ۲۵ مرداد ۱۳۳۲

خورشید به میانۀ آسمان رسیده. به وقت عِراق، نزدیک ظهر است. فرودگاه بغداد را آمادۀ استقبال از هواپیمای ملک فیصل کرده‌اند که ناگهان جت کوچک پادشاه و شهبانوی ایران در حریمش رویت می‌شود. مسئولان امنیتی فرودگاه با سوءظن و البته، وحشت جدی نسبت به مهمان ناخوانده واکنش نشان داده و از پرندۀ مرموز خواستند خودش را معرفی کند. محمدرضا ترجیح داد هویتشان مخفی بماند؛ پس در پاسخ به برج مراقبت گفت:

ما هواپیمای توریستی هستیم، موتور هواپیما خراب شده بنابراین اجازۀ فرود اضطراری می‌خواییم!

گوشه‌ای از باند را برای فرود آن‌ها اختصاص می‌دهند اما هم‌چنان اعتمادی به آنان ندارند و پس از نشستن جت، به سرعت مأموران مسلح، محاصره‌شان می‌کنند و با دقت و احتیاط مورد وارسی قرارشان می‌دهند. در خلال این اعمال، هیچ یک از مأموران متوجه نمی‌شوند مهمانان ناخوانده، تاج‌دارانِ کشور همسایه هستند و کماکان مانند قبل با آنان رفتار می‌کنند.

محمدرضا کاغذی از دفتر یادداشتش پاره می‌کند و بر روی آن چیزی می‌نویسد و تقاضا می‌کند به فیصل منتقل شو‌د، بی‌آن‌که بداند همتای عِراقی‌اش قرار است تا چند دقیقۀ دیگر همان جا فرود بیاید.

پس از ساعتی انتظار و اضطرابِ فرساینده، سرانجام مَلکِ ۲۲ ساله از ماوقع مطلع می‌شود و به سرعت به همراه نخست وزیرش، با آغوشی باز و صمیمیتی وصف ناپذیر به استقبال از آقا و خانم پهلوی می‌رود و علاوه بر این‌که آن‌ها را رسماً به کاخ ابیض» دعوت می‌کند، به آنان این اطمینان را می‌دهد که تا هر زمان تمایل داشته باشند می‌توانند در عراق بمانند.

این استقبال شکوهمند پس از حوادث تلخ شب گذشته، چند ساعت پرواز متشنج و معطلی طاقت‌فرسا در گرمای ۴۰ درجۀ تابستانِ بغداد، چونان آب سردی بر آتشِ جسم و روحِ خسته‌ محمدرضا و ثریای جوان می‌نشیند و تنها در این لحظه است که آنها مجالِ آرام شدن و رهایی موقت از اضطراب را می‌یابند.

نزدیک عصر ملک فیصل، به صرف چای عصرگاهی دعوتشان کرد که پیش از پذیرش این دعوت، ثریا اشاره‌ای به پیراهن کتانی غیررسمی‌اش کرد و سپس از خلیل کنا» (وزیر امور خارجۀ عراق که برای دعوت به اتاقشان رفته بود) پرسید:

می‌تونم با این سر و وضع به دیدن اعلی‌حضرت برم؟ بدون کلاه و دستکش؟

که وزیر بدون معطلی، سر تعظیمی پایین آورد و با لبخندِ آرامش‌بخشی پاسخ گفت:

البته! البته علیاحضرت! اعلی‌حضرت به خوبی می‌دونن که شما از نمایشگاه مُد مراجعه نفرمودید!

اما هم‌زمان با این اتفاقات، در ایران اوضاع آشفته‌تر از چیزی است که حتی در مخیله‌شان بگنجد!

دکتر حسین فاطمی (وزیر خارجه) خروج بدون اطلاع قبلی» را به منزلۀ فرار» و استعفای محمدرضا از سلطنت دانسته، نظام جمهوری را جایگزین سلطنت اعلام کرده، دکتر مصدق را رئیس جمهور ایران و خودش را هم نخست وزیر جدید نامیده و بعد از تمام این‌ها، پیشنهاد اعدام تمام اعضای خاندان پهلوی را نیز مطرح کرده است.

به تبعِ این حوادث و پس از آگاهی یافتن از حضور محمدرضا در بغداد، از تهران دستور مستقیم به تمام سفرای ایران، من‌جمله مظفر اعلم (سفیر ایران در عراق) صادر شده که نه خودش و نه هیچ‌یک از اعضای سفارت حق ندارند به دیدار پادشاه رفته و یا او و همراهانش را به هیچ کدام از اماکن دیپلماتیک ایران راه دهند.

محمدرضا با توجه به حوادث پیش آمده و از آن‌جایی که یقین کامل داشت در صورت دوام یافتن این شرایط و عدم توفیق در اجرای فاز دوم کودتا، حتی ملک فیصل هم حاضر نیست روابطش با همسایۀ مهم و استراتژیکش (که حالا یک حاکم جدید و شدیداً غیرقابل پیش‌بینی دارد که حتی بریتانیای کبیر هم نتوانسته از پسش بر بیاید) را فدای رابطۀ دوستانه با یک پناهندۀ ی کند که مردمش مجسمه‌های خود و پدرش را در جای‌جای ایران به زیر کشیده، عکس‌هایش را از ادارات دولتی جمع کرده‌اند، کاخ‌های سلطنتی مهروموم شده و علاوه بر این‌ها حتی نمی‌تواند مانند یک شهروند عادی به سفارت مملکتش پناه ببرد و حتی یک دست لباس مناسب هم برای تن‌پوشِ خودش و همسرش ندارد! در این بحبوحه که آتش از هر طرف زبانه می‌کشد و به جز ثریا، عملاً نه کسی همراهش است و نه تکیه‌گاهی دارد، تنها خواسته‌ای که با همتای عراقی‌اش مطرح کرد، تهیۀ یک هواپیما برای عزیمت به اروپا بود.

(ادامه دارد.) | قسمت بعدی‌: دوشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۰

داستان «ناشناس» (۲) | نترس

داستان «ناشناس» (۱) | هویدا

داستان «ناشناس» (۳) | کراوات

داستان «ناشناس» (۵) | آبی

داستان «ناشناس» (۴) | عکس

داستان «ناشناس» (۶) | استاد

داستان «ناشناس» (۷) | آرزو

محمدرضا ,یک ,پس ,هم ,وزیر ,خودش ,پس از ,علاوه بر ,که حتی ,و از ,ایران در

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

☫♫♫گــروه ســرود عــاشــقــان ولایــت یــــزد♫♫☫ دانلود فیلتر شکن دانلود فیلم جدید | دانلود آهنگ جدید فروش عمده محصولات سلولزی بهداشتی اشتغال آفريني پاورپوینت درس سوم زبان دهم نوا بلاگ پینار دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. روانشناسی , علوم تربیتی , کودکان کم توان ذهنی استودیو خوانندگی در مشهد